زندگی را نمی بازم به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت پنجاه و یکم
زمان ارسال : ۴۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
نفس الیاس در سینه حبس شده بود و ناباورانه زمزمه کرد: یکتا... یکتاجان، بابا...
و با اشارهی مرد، دوباره دهان دخترک را بستند. الیاس لب به التماس باز کرد: کاری با بچههام نداشته باش، به جون یهدونه دخترم که منم از جلال بیخبرم!
اشکهای گرم، صورت یخزده از وحشت و اضطراب دخترک را خیس کرده بودند و موهایش که به کنار صورتش چسبیده بودند، بهشدت مزاحم و آزاردهنده بودند. نفسش بالا نمیآم
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان
اگه کچل بود چی😂💔
۱ ماه پیشهدی
00چطور دلش اومد با مهوای بدبخت اینکارو بکنه😥
۱ ماه پیشصدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان
💔💔
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 10آخی مهوای که طعمه بوده🥺از الیاس متنفرم همه رو تو دردسر انداخته خودشم گم و گور شده🤦 ♀️عالی بود مرسی نگار جونم ❤️💋
۱ ماه پیشصدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان
ممنون عزیزم که همیشه نظرت رو میگی و انرژی میدی، گاهی کامنتای قشنگتون رو فرصت نمیکنم جواب بدم، اما حتما سعی میکنم با پارت هدیه خوشحالتون کنم. ♥♥🌹😘
۱ ماه پیشFtm
10بخاطرالیاس خان به این روز افتادن مهوا خانم بیااینم نتیجه زحماتت 💔
۱ ماه پیشصدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان
ممنون که برای هر پارت چندتا کامنت میذاری، همیشه فرصت نمیکنم همهی پیامارو جواب بدم اما حتما میخونم، انرژی میگیرم و سعی میکنم با پارت هدیه جبران کنم محبتتون رو♥
۱ ماه پیشFtm
00منتظرم ماجرای آرش و مهوا رو ببینم چی میشه با این جریانات لطفا تعداد پارت ها رو اگ میشه بیشتر کنید ممنونم🙏🏻💖🌹
۱ ماه پیشصدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان
اگه همینجوری کامنتا زیاد باشه و انرژی بدین، چرا که نه... ممنون عزیزم♥
۱ ماه پیشFtm
00پس فعلا حالاحالاها موندگارن اینجا
۱ ماه پیشصدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان
بعلهههه... کلی هم داستان دارن😊♥
۱ ماه پیشپرنیا
00این الیاسم فقط مظلوم نمایی کرده ؟؟عجب آدمیه حالا چرا مهوای بیچاره رو انداخته تو هچل؟؟ ولی شاید پشیمون شده ک الان کنارشون نیست
۱ ماه پیشFtm
10آرشم که همیشه خدا آتیشیه خیلی عالیه شخصیتش خوشم میاد ازش😍😍❤️به مهوا میاد
۱ ماه پیشFtm
00شاید الیاس آدم بدی نباشه چون قبلا همکاربوده ممکنه مجبوربه همکاری شده هنوز چیزی معلوم نیس
۱ ماه پیشزهرا
20پارت به پارت هیجانش بیشترمیشه وچشم انتظاری ماهم برای پارت بعدی بیشتر که بینیم چی میشه ممنون نگارجان هم طولانی بودوهم عالی 😍
۱ ماه پیشزهرا
20مهواهرچی سرش میادازاعتمادبیجای که به هرکی که از راه میرسه میکنه بدبخت میگفت بابا الیاس.تازه به ارش تیکه مینداخت که هرچی تو وامیرنامردید پدرتون مرده وبرام پدری کرده
۱ ماه پیشزهرا
10بیچاره مهوادلش بحال کی سوخته ومیخواست کمک کنه نگوالیاس نامردازمهواسواستفاده کرده وطعمه شده برای کثافت کاری خودشون
۱ ماه پیشزهرا
00چی به چی شدنگارجون این اقا سرلک بود؟ الیاس چه ادمی بوده بدبخت مهوا که گیراینا افتاده.
۱ ماه پیشمر
00بیچاره بچه ها 🫨
۱ ماه پیشساناز
00💙💙💙❤️❤️❤️❤️
۱ ماه پیش
محیا
00اگه الیاس واقعا همدست اینا باشه و الکی مهوا و جون بقیه رو به خطر انداخته باشه خودم تار تار موهاشو با موچین میچینم